- طلا کوب
- آنکه طلا ورقهای طلا (و نقره) سازد، صحافی که جلدهای کتاب ها را تذهیب کند. زینت دهنده خوبی، نیکوئی
معنی طلا کوب - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عمل و شغل طلا کوب
پارسی است تلا کوب زر کوب
کسی که پیشه اش کوبیدن ورق های نازک طلا برچیزی است، طلاکوبی شده
زینت دادن و نقش و نگار کردن چیزی با ورق های طلا، شغل و عمل طلاکوب
کسی که شغلش کوبیدن خال بر روی پوست بدن دیگری است
پارسی است تلا کار زر کار زر گر آن که با طلا کار کند تذهیب کننده مذهب، چیزی که کار نقش و نگارش را از طلا ساخته باشند خانه طلا کار شمشیر طلا کار. چیزی را که کار نقش و نگارش از طلا باشد
چیزی که با تارهای طلا دوخته شده باشد تاج طلا دوز دستار طلا دوز
فنی است از کشتی و آن عبارتست از کوبیدن پیشانی خود به پیشانی حریف: (کله قند بوارفتگی خویش نکوست. کله کوب دگران کله مردانه اوست)، (گل کشتی)
کوبیدن فلزهای براق به ویژه طلا و نقره به صورت نقش های زینتی یا نوشته بر سطح دلخواه، زرکوبی